سکولاریسم
سکولاریسم به جدایی قلمرو دین از سیاست اشاره دارد و به تحولاتی
اشاره دارد که پس از عصر رنسانس در مغرب زمـــین شکل گرفت و
در نهایت منجر به حاشیه نشینی دین از عرصه اجتمـــــاعی ، و فردی
قلمداد شدن دین ، سیطره ی علوم تجربی و پایـه ریزی دولت بر مبنای
ناسیونالیسم گردید.
مطالعات نشــان می دهد خاستـــگاه سکولاریسم غرب است و ریشه در
رخدادها و مسائلی دارد که در قرون وسطی بر غرب گذشت .
نارسایی مفاهیم انجیل و مسیحیت،رجال کلیسا وعدم جواز نشر مسائلی
که با انجیل تحریف شده منافـــات داشت ، تعارض علم و عقل با دین ،
انحطاط جامعه مسیحی و حاکمیت استــبداد و اختناق کلیسا موجب کنار
گذاشتن شدن دین از عرصه جامعه گردید، و در نهایت نهضت اصلاح
دینی ، حاکمیت کلیسا را متزلزل کرد و بــا ارائه آمـــوزه هـــــایی که
سکولاریسم را در پی داشت ، زمینه ساز حاکمیت پادشاهان و سلاطین
بر امور سیاسی و اجتماعی و منزوی شدن کلیسا و رجال دین گــردید.
انگیزه ترویج سکولاریسم :
در یک نگرش کلی دو انگیزه وجود داشته است :
1- انگیزه ی خیر خواهانه بود که از سوی برخی دینـــداران در جهت
حفظ قداست دین ارائه گشت.
آنان دین را در تعارض با بعضی ارزشهای پذیرفته شــده در جامعه ی
غربی می دیدند و برای حل مشکل ، خواهان جدایی حوزه ی دیــــن از
حوزه ی علوم و فلسفه شدند و برای برطرف ساختن تعارض دین با علم
فلسفه و عقل ، حوزه ی دین را فقط شامل مسائل شخصی که در ارتباط
انسان با خداست دانستند.در نتیجه باید ها و نباید هایی که در محدوده ی
ارتباط انسان با خدا بود مربوط به دین قلمداد شد و آنچــــه در حوزه ی
زندگی اجتماعی انسان است در حوزه ی علم قرار گرفت .
2- انگیزه های مغرضانه بوده و از سوی کسانی مطرح شده است که دین
را مانع رسیدن به منافع و مطامع خود می دیدند. از جمـــله می تــوان از
صاحبان قدرت و حکام نام برد که برای دستیابی هرچه بیشتر به منــــافع
شخصی خود ، نغمه ی جدایی دین از سیاست را سر می دادند.
اسلام و سکولاریسم
اسلام ، اندیشه ی سکولاریسم را برنمی تابد . در اندیشه ی سکولاریسم
حق قانونگذاری و حاکمیت ، به غیر خدا یعنی انسان واگذار گردیده است
در حالی که در بینش توحیدی ، مالکیت و حاکمیت حقیقی و اصلی از آن
خداست و بدون اذن او هیچ انسانی حق ندارد بر دیگری حکم براند.
در اندیشه ی سکولار ، دین امری فردی قلمداد شده و به رابطه ی فــردی
انسان و خدا ارتباط دارد ولی آنگـــــاه که ضــرورت دیـــن به عنــــــوان
مجموعه ای مشتمل بر قوانین اجتماعی برای سعادت مادی و معنوی انسان
گردد، طبعا گرایش سکولاریسم طرد میشود.
اسلام برای همه ی شؤون انسانی ، اعم از فردی و اجتماعی ، قوانین و
مقرراتی دارد. بی شک هیچ دین الهی و آیین آسمانی تفکیک دین از سیاست
را نمی پذیرد و آنچه در متون مذهبی مسیحیان آمده و ارباب کلیسا آن را
ترویج می کنند چیزی جز قلب و تحریف تعلیمات راستین
حضرت مسیح (ع) نیست. از نظر اسلام ، دین مجموعه ای است از
معارف نظری و احکام عملی ؛ و احکام عملی دین ، هر سه قلمرو ارتباط
انسان با خدا ، ارتباط انسان با خودش و ارتباط انسان با دیگران را در بر
میگیرد بنابراین شامل اخلاق ، حقوق و سیاست می شود.